با عرض پوزش، این مطلب را در٪ لنگ ها موجود است:،: و٪. For the sake of viewer convenience, the content is shown below in the alternative language. You may click the link to switch the active language.
مهمترین دلایل آن بطور ذیل است:.
حل کردن وظیفه درسی مانند یک امتحان کوچک است. قبل از یک وظیفه ٬ باید شخص تجربه لحظه ی آها ! (آها ! حالا فهمیدم!) و تمرین را داشته باشد تا به این شکل حل کردن یک وظیفه درسی معنی پیدا کند. در LOA.jetzt می توانی ایده ها و نکته ها یی که برای یادگیری قبل از وظیفه درسی هستند را بیابی. این طوری تجربه لحظه ها ی آها! آگاهانه ایجاد میشوند و کسی که دوست دارد می تواند برای خود وظیفه درسی جستجو کند که برایش خوشایند است.
کسی که وظایف درسی را تهیه و ترتیب می کند از حالت دستوری استفاده می کند. اشتباه را پیدا کن! سه مثال را نام ببر! محاسبه کن! کتاب های درسی مکاتب پر هستند از این حالت های دستوری. به نظر ما : لحن دستوری در کتاب های درسی باعث ایجاد حالت روحی بدی میشوند. ما می خواهیم برای یک یادگیری مشترک و خود بخودی٬ بجای یادگیری با وظیفه درسی٬ با راهنمایی و میانبر کنار هم و باهم یاد بگیریم .
کودکان در سال های نخست زندگی شان بیشتر از سال های بعدی زندگی شان توانایی یاد گیری دارند ولی این امر ما را ترغیب به دادن وظایف درسی بیشتر نمی کند. در بهترین حالت کودکانی می توانند یاد بگیرند که چیز های تاب دل خودشان را اجازه امتحان کردن داشته باشند و با محبت از جانب بزرگتر های شان حمایت و تایید شوند .هم چنان برای موضوعات یادگیری که بعدتر ها در زندگی جذاب می شوند؛ مانند دستور زبان و ریاضی؛ می خواهیم یک محیط درسی را ایجاد بکنیم که در آن افراد باهم دیگر یاد بگیرند٬ آزادانه خود را محک بزنند و تمرین کنند و یاد بگیرند بدون اینکه کسی به آنها وظیفه بدهد و تنها از روی لذت یادگیری.
در مکاتب و مدارس زبان دانش آموزان ساعت ها را در روز پشت میز صرف حل وظایف درسی می کنند. این کار نه تنها که غیرسالم هست بلکه غیر کاربردی نیز هست چون یادگرفته ها همین طور در ذهن شان باقی نمی ماند. با LOA میتوان با حرکات یاد گرفت مانند یک بازی اجتماعی اما با سایر دانش آموزان. دانش آموزان یک ذخیره گاه فنی را می سازند که در مسیر یادگیری و زندگی شان همیشه با آنها همراه است. مکتب و کورس زبان می توانند خود را برای طولانی مدت به این شکل تغییر بدهند.
چند مثال از زندگی واقعی:
کورس زبان آلمانی: ه. از مدت دو سال به این طرف در آلمان زندگی میکند و چند کورس زبان هم رفته هست. او می تواند وظایف درسی را به خوبی حل کند و حتی چند امتحان زبان راهم قبول شده است. مشکل او: به خوبی معنی را می فهمد اما هنگام صحبت کردن و نوشتن دچار اشتباه می شود. درینجا برای بهتر شدن به وظایف درسی بیشتر احتیاج ندارد بلکه به شخصی نیاز هست تا به او نشان بدهد که بتواند توانایی زبان خود را آگاهانه فعال کند و پرورش بدهد. کسی که او را کمک و همراهی کند تا زمانی که او به تنهایی این کار را انجام داده بتواند.
راهنمایی ٬ ایده و مثال در اینجا:آلمانی برای مبتدی (لینک درحال ساخت)
ریاضی: ف. فکر می کند که او استعدادی برای ریاضی ندارد (“من احمقِ ریاضی هستم.”) او می تواند سوالات سیاده ریاضی را حل کند ، اما نه سوالاتی که دارای صورت مسئله هستند. هرچه سنش بزرگتر می شود مشکلاتش با سوالات عددی هم بیشتر میشود ،برای مثال نمی تواند به راحتی سوالات کسری و درصد را درک کند. در درس های کمکی ، او همیشه کارهای جدید (و آسان تر) دریافت می کند. اما هیچ کس روی مشکل واقعی او کار نمی کند: در او هیچ قوه تخیل ریاضیاتی رشد نکرده است. بنابراین او نمی تواند تصور کند که چه چیز های واقعی پشت اعداد سوال مطلوب هستند. او به جای اینکه همیشه وظایف خانگی جدیدی بگیرد ، به کسی نیاز دارد که با او مشترکا تصویر ذهنی را رشد بدهد کسی که به کمکش بتواند تفکر ریاضیاتی و منطقی را یاد بگیرد. نکات ، ایده ها ، مثال ها در اینجا: فعال ریاضی (در دست ساخت).
معلم ر. خاطرنشان می کند که شاگردانش * هنگام صحبت کردن و نوشتن ، اشتباهات دستوری (گرامری) زیادی را مرتکب می شوند (نمونه ها: “من از آنها سؤال می کنم.” “شاهزاده خانم با شاهزاده ازدواج می کند.”). ر. یک کتاب تمرین برای کودکان می یابد تا ۴ حالت دستوری (داتیو اکوزاتیو و …) را تمرین کنند ، و آنها سوالات را با کمک حل تمرین های کتاب به طور مستقل و به عنوان یک آموزش اضافی ِ زبان، حل می کنند. متاسفانه تاثیر مورد انتظار حاصل نمی شود: کودکان وظایف را به درستی حل می کنند ، اما در جمله های خودشان هنوز هم همان اشتباهات را مرتکب می شوند. معلم هیچ چاره ای نمی داند و از ما می خواهد راه حل های خود را نشان دهیم. نکات ، ایده ها ، مثال ها در اینجا: آلمانی برای مبتدی ها (در دست ساخت).
LOA علی الخصوص برای افراد ۹ الی ۹۹ سال مناسب است.
اطفال کوچک به LOA نیاز ندارند چون آنها به هر صورت به طور بصری و شهودی و بدون وظایف درسی یاد می گیرند(زمانی که ما بزرگسالان آنها را مزاحمت نکنیم). آنها همه چیز را مشاهده و امتحان می کنند٬ مفکوره ها را انکشاف می دهند و برای خودشان هدف تعیین می کنند که اگر ممکن بود به آن برسند.
حداکثر زمانی که مکاتب شروع می شوند خیلی ها اعتماد به نفس در یادگیری و تفکر را از دست می دهند : حل کردن وظایف خانگی و تحسین شدن!
اینجاست که LOA می تواند کمک کند تا دسترسی به یادگیری جامع و بصری را از دست ندهید یا راه جدیدی کشف کنید.
به این خاطر فرد باید در موقعیتی باشد که بتواند هم برای خود و هم برای عادات خود فکر کند. این امر را کودکان در حدود سن ۹ سالگی یاد میگیرند و افراد بالغ هم می توانند تا سنین بالاتر آن را بیاموزند.
اساسا LOA با تمام موضوعات درسی هماهنگی دارد. هنگامی که نوبت به موضوعات غیر مدرسه می آید، اجرا کردن آن معمولا ساده تر است: اگر ما بخواهیم یک قدم رقص را به کسی آموزش دهیم، به سختی می توانیم به ایده ای برسیم که بشود یک صفحه وظیفه درسی طراحی کرد. ما اولین قدم را برمی داریم و باهم تمرین می کنیم. با موضوعات مکتبی و با یادگیری زبان غالبا چیزی که سریع به ذهنمان میرسد حل کردن وظایف خانگی(در صورتیکه بخواهیم بیاموزیم) و یا دادن وظایف خانگی (درصورتیکه بخواهیم بیاموزانیم) هست. اما این امر در واقع ناشی از یک سنت مکتبی هست که همیشه همین طور عمل کرده است. همراه با LOA می توانیم مباحث مکتبی را یا عینا همین گونه بیاموزیم و یا هم مانند یک رقص (برای یادگیری) آماده کنیم.
و چرا همه چیز برای تو رایگان هست؟
آیا یادگیری برای اینکه همیشه بهتر از دیگران بودن و بهترین شغل را به دست آوردن است؟ این تنها می تواند چند “برنده” و بسیاری “بازنده” ی نا امید را تولید کند که اصلا جای خوشی نیست.
یادگیری با لذت در زندگی، در یک محیط دوستانه و همراه با دیگرانی که علاقه مند به یادگیری اند. این چیزی است که ما آرزویش را داریم و آنچه هر روز در خانواده و بین دوستانمان انجام می دهیم.
با این حال، در فضای عمومی، رقابت و حداکثر سازی بهره بر زندگی ما غالب می شود. این امر مانع از یادگیری از شادی زندگی است و سبب اختلاف در میان انسانها می شود. ما می خواهیم یادگیری و آموزش را ازقید و بند افزایش پول آزاد کنیم و می خواهیم جامعه ای داشته باشیم که در آن همه افراد طوری سهم داشته باشند که نسل بعدی یک محیط یادگیری سالم و دوستانه داشته باشد.
بزرگترین چالش بشریت این است که بفهمیم شیوه های عادت ما باعث مرگ و نابودی می شود: با مصرف بیش از حد کالاهای صنعتی ، ما طبیعت را چنان تحت فشار قرار می دهیم که از هم می پاشد و أساسات زندگی خودمان را نابود می کنیم.
ما باید یاد بگیریم که با مصرف و استهلاک کمتر مواد یک زندگی خوشبخت را به پیش ببریم . این کار زمانی آسان تر به موفقیت می رسد که با هم عمل کنیم، وقتی که هوشمندانه رفتار کنیم ، مانند خانواده هایی که با طبیعت سر و کار دارند، زیرا آنها می دانند که برای بقا باید به پرورش و نگهداری اساسات زندگی خود بپردازند.
اینجا مسئله رقابت نه بلکه مسئله یک همکاری مطرح است. نمی توان جلوی دانش را برای به دست آوردن درآمد گرفت. دانش باید به اشتراک گذاشته شود تا بتوانیم در کنار هم مشخص کنیم چه چیزی برای زندگی مفید و چه چیزی مضر است ‚ تا بتوانیم باهم بیاموزیم که چطور با رفاه کمتر به آسایش بیشتر برسیم.
ما ، گردانندگان این وب سایت ، می خواهیم رفتار دوستانه و دلسوزانه را از خانواده وجمع دوستان در فضای عمومی گسترش دهیم. “ما” “همه ما” هستیم ، “فرزندان دیگران” نیز “فرزندان ما” هستند. ما مهارت و دانش خود را به این عقیده محکم پیوند مزنیم که دلسوزی ، همکاری و مراقبت باید از فضای خصوصی کوچک خارج شود و درفضای بزرگٍ دور همی و عمومی تاثیر دلنشین خود را شکوفا کند .
از آنجا که شادی یادگیری به دلیل اینکه بارها و بارها آن را به اشتراک می گذاریم افزایش می یابد ، برای داشتن احساس خوب نیازی به “جنگ مادی” نداریم. آنگاه اقتصاد دیگر نیازی به رشد نامحدود ندارد ، بلکه می تواند وارد چرخه تجدید پذیر شود و دراین امر سهم بگیرد که همه ما زندگی شایسته را در این کره زمین به پیش ببریم و در رشد درونی مشترک خود احساس خوشبختی کنیم.
مشارکت اندک ما در این امر این است که از طریق LOA-Initiative ، تجربه آموزشی خود را بطور رایگان در میان می گذاریم و همه کسانی را که دنیای یادگیری ، خود و هموطنان خود را توسعه می دهند ، از طریق یک فرهنگ یادگیری جدید و دلسوز شریک می کنیم. یک قدم کوچک اما مهم. با تشکر از شما برای همفکری ، شفقت و همکاری!